Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-06@19:46:10 GMT

نقشه بهائیت برای خارج کردن مرجعیت از ایران در سال ۱۳۴۰

تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۷۵۵۴۸

نقشه بهائیت برای خارج کردن مرجعیت از ایران در سال ۱۳۴۰

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: در دوران حکومت پهلوی اول و دوم، دین اسلام به عنوان دین رسمی کشور در قالب یک مزاحم برای خودکامگی پدر و پسر پهلوی قلمداد شده و روحانیون به عنوان نماد عیان تبلیغ و تبیین دین خاتم، در جامعه مورد اقبال و در نظر حکومت در مقام منتقد، قلمداد می‌شدند.سیاست دین سازی و فرقه پروری، از پلیدترین سیاست‌های دول استعماری شرق و غرب در قبال دین مبین اسلام است که تاریخچه‌ای به قدمت چندین و چند قرن دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در دوران پهلوی نیز این سیاست نخ نما که بذر خویش را در زمین جهل و فقر می‌کارد، تداوم داشته و حتی به اوج خود رسید. دستگاه دین سازی استعمار برای ایجاد موج اسلام هراسی، در جهت جلوگیری از توسعه قلمرو اسلامی و تجزیه آن به ممالک خرد و حکومت‌های ضعیف با حاکمان وابسته و بهره کشی اقتصادی و برده داری نوین از ممالک اسلامی اقدام به فرقه سازی در این کشورها نمود.فرقه ضاله بهائیت با حمایت‌های بی مانند حکومت پهلوی نه تنها در ایران زمین، بلکه در سایر ممالک نیز در این دوران ۵۳ ساله به اوج آمال و اهداف خود و پدرخوانده‌هایش رسید.

دوران ماه عسل بهائیت در زمان حکومت استبدادی پهلوی به بهترین صورت ممکن در حال طی شدن بود. ولی در کنار تمامی این خوشی‌ها، انتقادهای مکرر مراجع و روحانیون و نهادهای مذهبی مردمی، تلخکامی برای بهائیت را به وجود می‌آورد. آیت الله سیدحسین بروجردی تا زمان حیات خویش مخالفت‌های مکرر و علنی خویش بر ضد بهائیت را بروز داده و طلاب و متدینین را به تبلیغ و نگارش آثار بر علیه بهائیت دعوت می‌نمود. اما چتر حمایتی شاه بر سر بهائیت مستدام بوده و تا آخرین لحظه از حکومت استبدادی پهلوی، ذره‌ای از این حمایت دستوری که جز اوامر دول استعماری به شاه ایران بود کاسته نشد اما با پیروزی انقلاب اسلامی همه امید بهائیان ناامید شد.

امید رضایی کارشناس فرق و جریان ظهور در خصوص تلاش برای رواج دین بهائیت در روستاها می‌گوید: بهائیت تلاش زیادی داشت در این مناطق نفوذ کند و هر بار که مبلغ می‌فرستادند، ناموفق بودند. در یکی از این مأموریت‌ها فردی به نام عباسعلی پورمهدی در پوشش پیله ور به منطقه‌ای برای تبلیغ اعزام می‌شود و فعالیت‌هایی در این منطقه انجام می‌داد.

وی همچنین اضافه کرد: یک اصطکاکی بین گروه مبلغ بهائیت و بخشی از خانواده‌های روستا پیش می‌آید که در ضمن آن بهائیت تصمیم می‌گیرد به مردم منطقه ضرب شصت خود را نشان دهند.

نقشه بهائیت برای خارج کردن مرجعیت از ایران

این کارشناس فرق و جریان ظهور ادامه می‌دهد: به قدری فشار مراجع و مردم به رژیم زیاد بود که آنان مجبور می‌شوند که چند نفر هم بازداشت کرده و حتی تحت پیگرد قرار بدهند. با این حال بعد از واقعه و درگیری‌هایی که رخ می‌دهد، تعدادی از مسلمانان به خاطره آن وقایع بازداشت می‌شوند. در این قضیه آیت الله بروجردی ساکت نمی‌نشینند و امام را به عنوان نماینده خودشان می‌فرستند تا با محمدرضا پهلوی صحبت کند. امام به صورت مشخص به محمدرضا پهلوی میگویند شما باید مسلمانانی که در این قضیه دستگیر شدند را آزاد کنید. و این درخواست و صحبت آیت الله بروجردی است. محمدرضا پهلوی مخالفت خود را در این قضیه ابراز می‌کند و امام باز هم سخن خود را تکرار می‌کنند و میگویند مسلمانان دستگیر شده باید آزاد شوند و همان جا امام جلسه را ترک می‌کنند. ایشان درواقع آن عظمت روحانیت را به رخ می‌کشند و چند روز بعد مسلمانان آزاد می‌شوند.

پنجشنبه ۱۰ فرودین ۱۳۴۰ با درگذشت آیت الله بروجردی سوالی که در ذهن عامه مردم پدید آمد، مسئله مرجعیت بود اینکه از این پس مسئولیت مرجعیت را چه کسی به عهده می‌گیرد.

سران بهائیت که فکر می‌کردند می‌توانند با یک حرکت از پیش تعیین شده مرجعیت را برای همیشه از ایران خارج کنند برای همین بلافاصله به پیشنهاد آنان محمدرضا پهلوی تلگرام تسلیتی برای آیت الله محسن حکیم در عراق مخابره کرد در همین زمان بلافاصله قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی که تا آن زمان مسکوت مانده بود توسط اسدالله اعلم مطرح شد. امام خمینی طی دو تلگرام از شاه خواست تا از قبول آن صرف نظر کند. در نهایت این قانون با شکست رو به رو شد. در مرحله بعد بحث انقلاب سفید مطرح شد.

امام خمینی با هشیاری تمام آن را برای مردم توضیح داده و هدف اصلی این انقلاب را مطرح و مردم را از توطئه سران غرب آگاه می‌کند. کم کم امام خمینی ناخودآگاه به عنوان مرجعیت شیعه بعد از آیت الله بروجردی مطرح می‌شود.

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان درباره نفوذ برخی از شخصیت‌های مهم بهائیت در ارکان رژیم سابق می‌گوید: عین الملک بهایی که آتاتورک را با رضا پهلوی پیوند می‌دهد، سرمایه گذاری ویژه‌ای در ایران می‌کند، ۳۴ سال بعد فرزند عین الملک به عنوان نخست وزیر ایران منصوب می‌شود. فرزند عین الملک امیرعباس هویدا بود. ببینید آنان چگونه چنین سرمایه گذاری دقیقی را در ایران انجام می‌دهند که فرزندان‌شان علاوه بر خودشان در رژیم پلهوی صاحب مقام شوند. هویدا بعدها که پدرش به ترکیه مهاجرت می‌کند به استخدام سفارت ایران در ترکیه در آمد و بعد از آن در بخش اطلاعات وزارت امور خارجه مشغول به کار شد و کم کم رشد کرد و با سفارش اسرائیلی‌ها و سفارش بهائیان و انگلیسی‌ها به نخست وزیری ایران منصوب شد.

بدون شک برجسته‌ترین شخص در ساختار حکومت پهلوی امیرعباس هویدا است. شخصی که به مدت ۱۳ سال نخست وزیری ایران را در دست داشت و رکورد این منصب را در دوران پهلوی شکست. هویدا با اسرائیل الفتی دیرینه داشت چون این رژیم تنها کشوری بود که بهائیت را به عنوان یک دین به رسمیت شناخت. هویدا در دوران نخست وزیری خود دولت اسرائیل را بیشتر از هر دولت دیگری مورد توجه قرار داد. از جمله فروش نفت به این کشور که با مخالفت امام خمینی رو به شد.

در زمان نخست وزیری هویدا اوضاع بهائیان به اوج قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی خود رسید.

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان درباره دوران نخست وزیری هویدا می‌گوید: در دوران هویدا وقتی نگاه می‌کنید، وزارت خانه‌های کلیدی در دست بهائیان است. اگر به وزارت آموزش و پرورش توجه شود مشاهده می‌شود که تربیت دانش آموزان در دستان بهائیان است همچنین وزارت خانه کشاورزی در دست بهائیان بود و منصور روحانی وزیر کشاورزی بود. اسدالله صنیعی وزارت دفاع بود؛ اسدالله صنیعی در دورانی که هنوز سپهبد نشده نبود و به او سرگرد صنیعی می‌گفتند آجودان مخصوص فرزند رضاشاه بود آنها از اول در تربیت پهلوی‌ها، در مدیریت پهلوی‌ها و در دولت پهلوی‌ها نقش بسیار زیادی را داشتند.

حمایت هویدا از بهائیان باعث شد بهائیان قدرت زیادی در ایران به دست بیاورند و در این میان از حمایت موساد بهره کافی برد. ارتباط هویدا با نشریات که هزینه‌های هنگفتی را برای آنان در نظر می‌گرفت موجب تبلیغ کامل از عملکرد خود در بین مردم بود.

درآمد هنگفت نفت در آن دوران به بالای ۲۰ میلیارد دلار می‌رسید، خرج جشن‌ها و میهمانی‌های شاه و اطرافیان او می‌شد و همچنین ترویج فساد و بی بند و باری در بین جوانان از اهداف اصلی او محسوب می‌شد. با اینکه اسناد زیادی در خصوص بهایی بودن او وجود داشت وی هیچگاه در ظاهر از بهایی بودن خود صحبت نکرد و خود را مسلمان شیعه قلمداد می‌کرد.

امیر عباس هویدا و بسط بهائیت در ایران

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان در خصوص هویدا بیان می‌کند. زمانی که هویدا نخست وزیر ایران شد، ایران رسماً به دست بهائیان افتاد. عده‌ای فکر می‌کنند محمدرضا شاه پهلوی واقعاً حکومت را در دست داشته و مقتدر بوده است. به زندگی محمدرضا شاه توجه شود مشاهده می‌شود که از اول تا آخر حکومت دست بهائیان بوده است. وقتی به پزشک او نگاه می‌شود می‌بینیم که عبدالکریم ایادی تمام مقام‌ها را داشته مثلاً فرمانده بهداری ارتش بود، مسئول فروشگاه زنجیره‌ای اتکا بود، واردات دارو انجام می‌داد و مقام‌های این چنینی در ارتش و بقیه مقام‌ها در دولت را داشته است.

بهائیان سرمست از رسیدن به قدرت و حاکمیت نه چندان دور بهائیت، ایران را کشوری نو پا یافته بودند که تمام تاریخ پر فراز و نشیبش، با تولد دین جدید تحریف و تاریخی نو در آموزه‌های درسی اش ورود خواهد کرد. چرا که ایران تنها کشوری است که مذهب تشیع در آن ریشه دارد و با خشکاندن آن و نابودی علما و حتی در صورت لزوم قتل عام مسلمانان به زودی بر کرسی صدارت این کشور تکیه خواهند زد و همراه با اسرائیل تشکیل سرزمین موعود را به خود و صهیونیست‌های جهان نوید خواهند داد.

حجت الاسلام محرابی مدیر مؤسسه فرق و ادیان می‌گوید: حضرت امام در دوره‌ای که با شاه مبارزه می‌کرد معمولاً بر دو نکته بسیار تاکید داشت نخست اسرائیل و دیگر بهائیت بود. ایشان همواره به جریاناتی که با بهائیت مبارزه می‌کردند کمک می‌کرد و زمانی که انقلاب اسلامی پیروز شد امام خمینی چون خطر بهائیت را می‌دانست اولین کاری که انجام داد مبارزه با این جریان انحرافی و مخوف بود. واقعاً اگر انقلاب اسلامی پیروز نمی‌شد و حکومت پادشاهی ادامه پیدا می‌کرد، قطعاً پادشاه بعدی یک بهایی بود و حکومت ایران یک حکومت کاملاً بهایی بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ سران بهایی نه تنها رسیدن به آرزوهایشان غیرممکن شد بلکه این فرقه در ایران منزوی گشت. هرچند که مردم مسلمان و شیعه مردم ایران اسلامی هیچگاه این فرقه را به رسمیت نشناختند اما این حرکت عظیم اسلامی ضربه مهلکی به پیکره آنان به حساب می‌آمد. سران بهایی که آینده برایشان تیره و تار شده بود، کینه سختی از انقلاب اسلامی ایران به دل گرفتند و از هر تلاشی برای ضربه زدن به آن دریغ نکردند. اسناد نشان می‌دهد که آنان در تمامی اتفاقات بعد از انقلاب نقش مستقیم داشته و با هزینه‌های هنگفت با ایجاد شبکه‌های تلویزیونی و ساخت برنامه‌های مختلف در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی سعی در تخریب دین در بین مردم ایران به خصوص جوانان داشته و دارند.

کد خبر 5775471

منبع: مهر

کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران ایران بهائیت فرقه ضاله بهائیت اربعین 1402 اربعین قرآن کریم قرآن فعالیت های قرآنی انقلاب اسلامی ایران عراق اربعین حسینی ماه صفر عاشورا شورای عالی انقلاب فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی قران دفتر تبلیغات اسلامی آیت الله بروجردی انقلاب اسلامی محمدرضا پهلوی دست بهائیان نخست وزیری امام خمینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۷۵۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق

بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.

سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفته‌های اخیر مصاحبه‌های هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور می‌کنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!

کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد مانده‌اند.

از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.

از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هسته‌ای است.

گزاره‌های ادعایی گروسی

در اینجا به برخی گزاره‌های ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفته‌های اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز می‌شویم:

۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هسته‌ای به طور چشمگیری به ساخت بمب هسته‌ای نزدیک‌تر شده است.

۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی نمی‌کند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هسته‌ای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.

۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!

۴- برجام دیگر کار نمی‌کند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.

۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هسته‌ای خود است و با وجود این که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌طور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسی‌ها کافی نیست.

تحلیل محتوای سخنان گروسی

در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آن‌ها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح می‌شود.

در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته‌ای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان می‌باشد.

به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب می‌شود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش می‌کند بدون ذکر مقدمه‌ای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال می‌کنند.

نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسی‌های هسته‌ای از ایران مطرح می‌شود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد می‌کند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) می‌باشد.

نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.

با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان داده‌اند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پرونده‌ها، زمینه بازرسی‌های اصلی و فرعی (بازرسی‌های نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی می‌کند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر می‌برند!

بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران دنبال می‌کند. این موارد عبارتند از:

الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هسته‌ای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.

ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسی‌های آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت می‌گیرد.

ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هسته‌ای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیه‌های سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.

د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.

و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها

بازی شفاف اما پیچیده!

بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب می‌شود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.

این در حالیست که گروسی اصلی‌ترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هسته‌ای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.

حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذره‌ای نسبت به آنها عدول نکرده است.

در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت می‌گیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پرونده‌های ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آن‌ها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.

در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هسته‌ای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاری‌ها با آژانس و احیای توافق هسته‌ای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان می‌باشد.

گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هسته‌ای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی می‌کند!

تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی می‌باشد، به گونه‌ای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبه‌ای دهد.

با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان می‌دهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.

دیگر خبرها

  • تدوین نقشه راه تجارت ایران و عراق
  • افتتاح دو نمایشگاه نقشه های تاریخی و کهن خلیج فارس و عروسک های بومی اقوام ایرانی برای اولین بار در خوزستان
  • حرکت جدی بنیاد ملی علم ایران به سوی مرجعیت علمی 
  • از پذیرش اتباع جدید معذوریم؛ از ایران خارج شوند
  • نقشه راه تجارت ایران و عراق تدوین می‌شود
  • طالبان خواستار بازگشت افغانستانی‌های مقیم خارج به وطنشان شد
  • مرجعیت علمی امام صادق (ع) انحراف را به حداقل رساند
  • روزی که شوروی پشت مزدوران را در ایران خالی کرد / پاسخ بختیار به ادعای رضا پهلوی / تصاویر رنگی آلمان‌ها از نبرد استالین گراد / گرامافونی که ایرانی‌ها ۱۲۰۰ سال پیش ساختند / آبادان در بیش از یک قرن پیش
  • احیای جایگاه مرجعیت علمی اهل‌ بیت در مکتب امام صادق (ع)
  • مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق